اصل فروختن زمان
در زندگی برای تصمیم گیری بین دو گزینه نیاز دارم به اصولی که بهشون پایبند باشم. پس باید بهشون فکر کرده باشم و با اعتقاد کامل اونها رو تحت هر شرایطی رعایت کنم.
اصل اولی که میخوام اینجا بنویسم تا همیشه یادم بمونه، فروختن زمانه!
مشاغل چندین ویژگی دارند. یکیشون نحوه پرداخته. مثلا یک پروژه دانشجویی انجام میدادم، برای انجام اون مبلغ فلان تومان میگرفتم. حالا کارفرما کاری نداشت که من توی خونه دراز میکشم یا ایستاده اونو انجام میدم. من با آزادی کافی و اونطور که راحت بودم در زمان ها و شرایطی که بهره وری بالاتری داشتم کار میکردم. و حتی با دانش و خلاقیت کاری میکردم که سریعتر و راحت تر و حتی با کیفیت بهتری، کار انجام بشه.
اما بعضی مشاغل اینجوریه که در ازای ساعتی که کار بکنی بهت پول میدن. اونها مزخرف اند!
کارفرما سودش توی اینه که ازت تا حد ممکن کار بکشه و تو هرچی هم عالی و شایسته تشویق باشی، کارفرما سر ات غر میزنه و دنبال اینه اگه بتونه حتی یه ذره، تو کار بیشتری رو در اون یک ساعت هایی که قراره در ازای اونها پول بگیری انجام بدهی.
پس اگه آدم خلاق و فعالی هستی، کار پروژه ای برات بهتره. اما اگه کسی هستی که کار رو در زمان طولانی تری انجام میده برات کاری که عمرت رو بفروشی بهتره
من هم قلقلک میشم که از دسته دوم باشم و با آرامش مضاعفی کار کنم اما حس میکنم پتانسیل اینکه از دسته اول باشم رو هم دارم و ترجیح میدم اول جز دسته اول باشم و اگه خیلی نتونستم دوام بیارم برم به دسته دوم